سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه در گفت و گو با حجتالاسلام والمسلمین مهدی رستم نژاد، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی به تبیین مبانی اخلاقی در قرآن و نگاه قرآنی به این مقوله پرداخته است که تقدیم می شود.
* تعلیم و تزکیه مهمترین رسالت قرآن و انبیاء الهی
قرآن کار خود را تعلیم و تزکیه میداند کما اینکه کار انبیا را هم تعلیم و تزکیه می داند ، تزکیه یک اصل است و سر لوحه کار انبیا هم تزکیه انسان می باشد «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ...؛ جمعه آیه 2 » در واقع بعثت انبیاء برای تعلیم و تزکیه است و تعلیم مقدمه ای است برای تزکیه انسان.
تعلیم صرفا ناظر به انتقال معلومات است و ذهن انسان را مورد هدف قرار می دهد اما تزکیه پرورش و رشد ابعاد وجودی انسان است در واقع تزکیه به فعلت رساندن فضائل درونی انسان است که در اخلاق تجلی می یابد.
* تعریف اخلاق در نگاه قرآن
اخلاق فرآیندی است از مقوله خود سازی نه دیگر سازی و این نکته بسیار مهمی است . اخلاق یعنی؛ «من چگونه خودم را بسازم» انبیاء الهی زمینههای ساخت ابعاد وجودی انسان ها را فراهمها میکنند « إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق؛مكارم الأخلاق طبرسی ، ص: 8 » من مبعوث شدهام که مکارم اخلاق را احیا کنم یعنی من آمدهام تا آن فضائل و استعداد های درونی شما را به کمال خودش برسانم .
* کنترل از درون شاخصه اخلاق قرآنی
آیا اخلاق قرآنی، اخلاق کنترل از بیرون است یا کنترل از درون ؟ قرآن چه می خواهد بگوید ؟ اگر کسی در محیطی باشد که امکان خلاف کردن وجود ندارد مثلا در زندان است آیا افعال او اخلاقی است ؟! ممکن است از منظر دانشمندانی مثل «کارنگی» صرف ترک فعل مذموم؛ فعل اخلاقی باشد؛ اما قرآن صرف ترک فضیلت نمیداند بلکه به عملی که برخاسته از اراده انسانی باشد ارزش می دهد آن هم در محیطی که بتوانم انجام بدهم یا ترک کنم .
به عنوان مثال : در اخلاق قرآنی ترک و فعل یک عمل به خاطر خوف انسان از دیگران ، محکوم است گرچه ممکن است از منظر یک غربی فعل خوبی تلقی شود ؛ اما قرآن این فعل را محکوم میکند « يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً ؛ نساء 108 » لذا قرآن عملی را تایید میکند که بر اساس مبانی خاصی باشد مانند خوف از خدا و معاد و این ترک را قرآن ملاک اخلاقی و ازشمندی فعل انسان قرار میدهد ؛ لذا فعل اخلاقی در منظر قرآن دارای مبادی است و صرف ترک و انجام فعل کاری نیست بلکه ترکی با فضیلت است که بر اساس مبانی خاصی باشد و بر اساس مبانی الهی، اخلاقی است و این وجه ممیزه بین اخلاق قرآنی و مادی است .
اخلاق مادی می گوید که خوش سخن باش تا بتوانی در دل دیگران نفوذ کنی ! معلوم است که این شیوه بر اساس اخلاق منفعت طلبانه و سودجویانه می باشد اما این خوش رفتاری از منظر قرآن ضد اخلاقی است لذا اخلاق قرآنی بر اساس مبانی خاص خودش است .
امیر الومنین علی علیه السلام می فرماید : « اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِم؛مجموعة ورام، ج2، ص: 154 » و در اینجا نظریه اخلاقی دین را بیان میکند و لذا خلوت و جلوتی در قرآن وجود ندارد و حال آنکه در اخلاق غیر قرآنی و غربی به نماد و مظهر، اخلاق در جلوت و حضور دیگران است ، اما در اخلاق قرآنی هیچ خلوتگاهی وجود ندارد و « مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ ، مائده 94 » هم اشاره به همین مطلب دارد .
* نمونه هایی از توجه قرآن به اخلاق درونی نه بیرونی
اخلاق قرآنی یک اخلاق درونی است نه بیرونی : اخلاق قرآنی میگوید باید خود را از درون بسازی ،توجه به این نکته بسیار مهم است و بر این ادعا شواهدی بیان می کنم :
* حرمت صید در حالت احرام
خدا میگوید : در حال احرام، صید را حرام کردم مانند آیات 95 – 96 سوره مائده « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ ؛ مائده 95 » و « وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً ؛ مائده 96 » تا در احرام هستید صید را نکشید و قبل از آن نکته زیبایی بیان می کند حواستان باشد « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْديكُمْ وَ رِماحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَليمٌ ؛ مائه 94 » اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خداوند شما را به چيزى از شكار كه(به نزديكى شما مىآيد، بطورى كه) دستها و نيزههايتان به آن مىرسد، مىآزمايد؛ تا معلوم شود چه كسى باايمان به غيب، از خدا مىترسد؛ و هر كس بعد از آن تجاوز كند، مجازات دردناكى خواهد داشت. و این اخلاق «خود کنترلی است!» نمی خواهد بگوید: من زمینه گناه را برای شما آماده میکنم بلکه از یک طرف میگوید حرام و طرف دیگر در معرض امتحان و آزمایش قرار میدهد، این همان مسئله خود کنترلی است .
* داستان اصحاب سبت
در سوره اعراف آیه 163 می فرماید : « وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتيهِمْ حيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ » و از آنها درباره(سرگذشت) شهرى كه در ساحل دريا بود بپرس! زمانى كه آنها در روزهاى شنبه، تجاوز(و نافرمانى) خدا مىكردند؛ همان هنگام كه ماهيانشان، روز شنبه(كه روز تعطيل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،) آشكار مىشدند؛ امّا در غير روز شنبه، به سراغ آنها نمىآمدند؛ اين چنين آنها را به چيزى آزمايش كرديم كه نافرمانى مىكردند!
ما به قوم یهود گفتیم شما حق ندارید روز شنبه صید کنید و صید در آن روز حرام است و از یک طرف به ماهی ها دستور می دهد در روز شنبه کنار ساحل بروند اما روزهای دیگر اصلا پیدایشان نبود، لذا در «اخلاق خود کنترلی» ابتلا و امتحانات شکل میگیرد قرآن فراوان سخن از ابتلا میگوید چرا که ابتلا و آزمایش یکی از مبادی اخلاق قرآنی است و می خواهد ببینید تو چه کاره ای ! چون اخلاق قرآن خود کنترلی است لذا در معرض امتحانات الهی قرار میگیرید و باید ببینید چکاره اید! قرآن تعریفی از اخلاق دارد و آن اینکه اخلاق به فعلیت رساندن فضائل از درون است و راه کمال هم این است لذا در اخلاق قرآنی؛ انجام فعل نیکو به خاطر خوف از دیگران یا ملاحظه بعضی جوانب ارزشی نیست بلکه ضد ارزش است .
گفتگو و تنظیم : حمید کرمی